دیکشنری
داستان آبیدیک
undre ten
ʌndɹə ten
فارسی
1
عمومی
::
مستاجر جزء
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
UNDIGNIFIED
UNDIRECTED
UNDIRECTED GRAPH
UNDISCIPLINED
UNDISGUISED
UNDISPUTED
UNDISTRIBUTED PROFITS
UNDISTURBED
UNDIVIDED ATTENTION
UNDIVIDED ROADS
UNDO
UNDONE
UNDOUBTED
UNDOUBTEDLY
UNDRAINED
UNDRE TEN
UNDRESS
UNDRESSED
UNDUE
UNDUE INFLUENCE
UNDULANT
UNDULANT FEVER
UNDULAORY
UNDULATE
UNDULATING
UNDULATION
UNDULATORY
UNDULY
UNDUTIFUL
UNDYING
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید